The story of Sir Walter Raleigh who spread his cloak on the ground to keep Queen Elizabeth from the hardship of crossing a muddy puddle can qualify that nobleman for an award as a man of tact and good breeding. My brother Kenny, a bachelor with a keen interest in history, was impressed by that anecdote and thought he might demonstrate his excellent upbringing in a parallel situation. Accordingly he decided to abandon his subway seat in favor of a woman standing nearby. Although unaccustomed to such generous treatment, the young woman was pleased to accept Kenny s kind offer. However, her jealous boyfriend swore an oath under his breath because he thought my brother was flirting with his girlfriend. I dont have any data on the number of young men who get into similar trouble as a result of a gallant gesture, but its probably one in a thousand. Poor Kenny! He pointed to the now vacant seat.
داستان« سروالتر رالی» که شنل خود را روی زمین پهن کرد تا ملکه را از دشواری عبور از گودالی گل آلود دور نگه دارد می تواند این مرد شریف را به عنوان مردی با درایت و با تربیت،شایسته پاداش کند. برادر مجردم « کنی »که علاقه شدیدی به تاریخ دارد،تحت تاثیر این داستان قرار گرفت و فکر کرد که او هم می تواند در شرایط مشابهی تربیت عالی اش را نشان دهد.در نتیجه تصمیم گرفت در مترو،صندلی اش را به نفع خانمی که کنارش ایستاده بود ترک کند.خانم جوان گرچه به چنین رفتار سخاوتمندانه ای عادت نداشت، با خوشحالی پیشنهاد مهربانانه ی کنی را پذیرفت.اما دوست پسر حسود و غیرتی ان خانم زیر لب ناسزایی گفت زیرا فکر می کرد که برادرم دارد با دوست دخترش لاس می زند.در مورد تعداد افراد جوانی که در نتیجه چنین برخوردهای جوانمردانه ای دچار مشکلات مشابهی می شوند اطلاعی نداریم اما احتمال ان یک در هزار است.بیچاره«کنی»او حالا به صندلی اشاره کرد که خالی بود.